کد خبر: 1621

تاریخ انتشار: سپتامبر 16, 2015

هر جا چای هست امید هم هست!

انگلیسی ها جمله معروفی دارند. می‌گویند: “هر جا چای باشد امید هم هست”. در خیابان ولیعصر به عنوان یکی از خیابان های معروف تهران و شاید هم ایران قدم می زنم. به چهار راه پارک‌وی می رسم. پدیده ای توجه ام را جلب می کند. این پدیده قبلا هم در همین جا و البته در […]

انگلیسی ها جمله معروفی دارند. می‌گویند: “هر جا چای باشد امید هم هست”. در خیابان ولیعصر به عنوان یکی از خیابان های معروف تهران و شاید هم ایران قدم می زنم. به چهار راه پارک‌وی می رسم. پدیده ای توجه ام را جلب می کند. این پدیده قبلا هم در همین جا و البته در جاهای دیگری از شهر تهران توجه ام را جلب کرده بود؛ زمانی که پل های بزرگ و معروف تهران مانند پل سیدخندان و از جمله همین پل به حال خود رها شده بودند. شهرداری تهران هزینه زیادی صرف کرد و این پل ها را از حالت متروکه، تاریک و البته ترسناک- که معمولا به آن فضاهای بی دفاع شهری گفته می شود- بیرون آورد و با محوطه سازی و زیباسازی، به محوطه این پل ها رونق بخشید . من نیز از جمله کسانی بودم که با نوشته هایم در رسانه ها، این عقیده را داشتم که اگر شهروندان مشاهده کنند که فضاهای شهری، مدرن و به تعبیری شیک شده است دیگر در آن زباله نخواهند ریخت چون قطعا تضاد آشکاری بین “مکان و مرام” خود خواهند دید. به اصل مطلب بپردازم.

تفاله چای هر جا چای هست امید هم هست! هر جا چای هست امید هم هست! 15 9 16 9261820150910 130454

 

در زیر و مجاور این پل ایستگاه مسافرکش ها و خطی های مسیرهای متعددی است. همچنین گهگاه موتورسواران نیز به دلیل سایه موجود در زیر پل، توقف کرده و دستی به سر و صورت خود و موتورشان می کشند. به همین دلیل چای فروشان نیز در این مکان توقف کرده و به متقاضیان چای (کیسه ای) می فروشند. کسانی که چای شان را صرف می کنند -که نوش جان و گوارای وجودشان باشد- به بالای سر خود نگاهی انداخته و تفاله کیسه چای را مستقیما به سمت سقف که همان پل باشد پرتاب می کنند!! این کیسه ها نیز یا به سقف می چسبد یا نمی چسبد! که در اغلب موارد می چسبد و اگر چسبید فرد پرتاب کننده طبیعتا احساس خوبی خواهد داشت.

 

به جمله آغازین این یادداشت برگردم. واقعا هر جا چای باشد امید هم هست؟ من به عنوان یک جامعه شناس از این پدیده که در نوع خود یک شاهکار شهری است باید امید ببینم یا ناامیدی؟ حداقل آنکه فعلا من از آن نوشته هایم درباره رابطه بین ” مکان و مرام” کمی عقب نشینی می کنم. آن چیزی که فکر می کردیم صددرصد جواب نداد. ولی می توان از همین پدیده ایده ای جدید استخراج کرد. این خارجی ها را می گویم. دیده اید که هر موضوع کوچکی را تبدیل به یک فستیوال می کنند و از طریق آن هیجاناتشان را نیز بروز می دهند. مثلا مسابقه پرتاب گوجه فرنگی برگزار می کنند. شهرداری تهران بیاید و جمعه ها در زیر پل های بزرگ شهر مسابقه پرتاب تفاله چای(البته ایرانی برای رونق صنعت چای کشور) به سمت سقف پل ها برگزار کند. هم از این طریق اقتصاد شهر رونق می گیرد و هم گروهی از هموطنان مان با چسبیدن این تفاله ها به سقف احساس خوبی پیدا کرده و هیجاناتشان مجال بروز می یابد.

 

Likesهر جا چای هست امید هم هست! هر جا چای هست امید هم هست! up(0)Dislikesهر جا چای هست امید هم هست! هر جا چای هست امید هم هست! down(0)
ارسال دیدگاه

لطفا فیلد زیر را تکمیل کنید. * Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.