کد خبر: 2360

تاریخ انتشار: سپتامبر 20, 2015

بخندد یا بگرید!

در شرایط امروز اگر هر کسی احساس تکلیف کند و به صورت عملی یا زبانی، هزینه برای کشور ایجاد کند و مخارج آن را نیز از جیب ملت بپردازد، نباید انتظار توسعه و بهبود اوضاع مردم را داشت. یکی از این هزینه‌ها، تعدد مراکز تصمیم‌گیری و اعلام نظر است که به برنامه‌ریزی و تعیین اولویت‌های […]

در شرایط امروز اگر هر کسی احساس تکلیف کند و به صورت عملی یا زبانی، هزینه برای کشور ایجاد کند و مخارج آن را نیز از جیب ملت بپردازد، نباید انتظار توسعه و بهبود اوضاع مردم را داشت. یکی از این هزینه‌ها، تعدد مراکز تصمیم‌گیری و اعلام نظر است که به برنامه‌ریزی و تعیین اولویت‌های راهبردی توسط دستگاه دیپلماسی ضربه می‌زند. اخیرا یکی از مسئولان گفته «اگر آمریکا تهدید می‌کند باید سیلی بخورد و اگر خنده کرد باید با حساب‌و‌کتاب با آنها برخورد کنیم چرا‌که اینها فریبکارند». به نظر نگارنده، زمان مناسبی برای بیان این‌گونه مواضع انتخاب نشده است. قبلا «گفته و نوشته‌ام که آمریکا دوست ما نیست و به دلایلی که خارج از هدف این نوشتار است تا‌به‌حال نیز تعاملی بر اساس جایگاه ایران با ما نداشته است ولی کدام کشور در سیاست خارجی منافع خود را رها می‌کند یا سعی در فریب دیگران ندارد؟ با‌این‌حال هم معادلات جهانی تغییر کرده و هم فضای منطقه، ملتهب و آبستن حوادث و تغییرات وسیع است. در این شرایط، دلخوش‌کردن به یارگیری سنتی «دوست و دشمن دائمی، زمانی و موضوعی» در سیاست خارجی، راه خطایی است. منافع ملی و چگونگی تأمین آن بر اساس کم‌و‌کیف برنامه‌ریزی سیاست خارجی کشور برای تحقق مصالح و آرزوهای ملی صورت می‌گیرد. حداقل انتظاری که از «برجام» می‌رود، خلق ظرفیتی بین دو کشور است که به جایگاه یکدیگر اذعان کنند و دیگر به فکر سیلی‌زدن به همدیگر، توطئه یکی علیه دیگری یا ورود در حوزه منافع یکدیگر در سیاست خارجی نباشند.
اما چرا می‌گویم زمان برای بیان جملاتی نظیر آنچه در بالا به آن اشاره شد مناسب نیست؟ اهداف آمریکا در برجام کاملا مشخص است و در مقالات متعددی توسط نگارنده و دیگر کارشناسان، زوایای گوناگون آن تشریح شده است. اگر به نیمه پر جام «برجام» بنگریم و عده‌ای آن را بر زمین نریزند، برای ایران زمینه ورود نسیم بهبود شرایط اقتصادی و فراهم‌کردن رفاه نسبی برای مردم را در پی دارد و برای آمریکا، کنارآمدن با ایران معتدل را نوید می‌دهد. از تغییر نباید هراسید چراکه یک سیستم سالم به پیشواز تغییر در تمامی اصول سازمانی و ساختار و نگرش خود می‌رود تا تحقق اصول را تضمین‌کند.در‌این‌صورت، نتیجه عملکرد سیستم، کیفیت کارکرد سازمان و تأثیرات محیطی خود را بهبود بخشیده و تداوم حیات خویش را تضمین می‌کند. برای روشن‌شدن موضوع و اینکه چرا نیاز به تغییر در انگاره‌ها و نحوه عملکرد گذشته خود در سیاست خارجی داریم؛ مثالی می‌زنم. قدرت تخریب عربستان در سیاست خارجی بسیار بیشتر از قدرت سازندگی آن است. هم‌اکنون بیش از سه سال است که این قدرت تخریبی برای زمین‌گیرکردن سیاست خاورمیانه‌ای ایران با تمام توان مادی و معنوی به‌کار گرفته شده است. این ماشین تخریب تا آنجا پیش رفته که حتی روابط سعودی‌ها با آمریکا را نیز تحت‌تأثیر قرار داده و در سیاست خارجی دو کشور زوایایی ایجاد شده است؛ به‌گونه‌ای‌که ناامیدانه برای عزیز نگه‌داشتن خود در چشم آمریکایی‌ها، عشوه و غمزه‌ای هم برای روس‌ها می‌آید!
نهایتا هم با سفر گران‌قیمت سلمان پادشاه سعودی به آمریکا، دو کشور بار دیگر سعی در التیام بعضی از این زوایا کردند که در سیاست خارجی دو کشور بر سر مسائل خاورمیانه و ایران پدید آمده است؛ یعنی آنها به‌دنبال طرح‌ریزی اهداف مشترک خود در منطقه برآمده‌‌اند و خط‌ونشان‌کشی بی‌موقع، آن دو را بیشتر به سوی هم هل می‌دهد. آنچه از ظواهر برمی‌آید پادشاه عربستان پس از نپذیرفتن دعوت قبلی باراک اوباما، در این سفر تصمیم داشت ورای نگرانی عمیقش نسبت به برجام حرکت کند؛ توافقی که منجر به تشدید تنش‌های چند ماه اخیر در روابط عربستان و دولت اوباما شده است. البته مشکلات عربستان با ایران فقط مسئله هسته‌ای نیست بلکه مسئله دیدگاه و عملکرد سعودی‌ها در قبال نقش و عملکرد خاورمیانه‌ای سیاست خارجی ایران است که سهم بیشتری در تضادهای بین دو کشور ایفا می‌کند.
اگرچه ممکن است ایران در چند سال اخیر اشتباهات تاکتیکی در سیاست خارجی خاورمیانه‌ای‌اش داشته باشد اما استراتژی ایران کاملا تعریف شده و براساس منافع مشخص و معینی قرار داشته که باید در کنار «برجام» به بازتعریف و روشن‌کردن آن در تعامل با کشورهای منطقه و فرا‌منطقه‌ای اقدام شود.

 

منبع: روزنامه شرق مورخ ۲۸٫۶٫۹۴

 

Likesبخندد یا بگرید! بخندد یا بگرید! up(0)Dislikesبخندد یا بگرید! بخندد یا بگرید! down(0)
ارسال دیدگاه

لطفا فیلد زیر را تکمیل کنید. * Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.