خبر۱۴
گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است
می چیند آن گلی که به عالم نمونه است
بیوگرافی هادی نوروزی
هادی نوروزی در بیست و هشتم تیرماه سال هزارو سیصدو شصت و چهار در بابل به دنیا آمد، و در صبح روز نهم مهرماه سال نود و چهار درگذشت .
هادی نوروزی متاهل ، وصاحب دو فرزند ، یک دختر یک و نیم ساله و یک پسر هشت ساله بود.
این خبر کام همه ی هواداران پرسپولیس را تلخ کرد ، چرا که کاپیتان تیم خود را از دست داده بودند ف روحش شاد و یادش گرامی باد.
مرحوم هادی نوروزی ، کاپیتان باکفایت و غرورآفرین پرسپولیس ، ابزی در تیم هایی چون نفت تهران پرسپولیس و داماش ایرانیان را در کارنامه ی ورزشی خود ثبت کرده است .
هادی نوروزی بر اثر سکته ی قلبی که به گفته ی دکتر سینا مشار ، این نوع سکته قلبی در بین جوانان ورزش کار نیز شایع است ، در گذشت .
مراسم تشييع و تدفین هادي چگونه گذشت؟
مراسم تشیع پیکر نازنین هادی نوروزی ، کاپیتان همه ماها در ورزشگاه آزادی برگزار شد .
چه کسانی در تشیع پیکر هادی نوروزی حضور داشتند ؟
تشیع پیکر کاپیتان ما در حضور تمام هواداران و ورزشکاران که همگی پیراهن شماره ۲۴ را به تن کرده بودند ، اعضای هیاتمدیره باشگاه ،مربیان ،مسئولان کادر پزشکی، کارمندان باشگاه،همه بازیکنان و تدارکات همگی برای وداع و خداحافظی با هادی نوروزی آمده بودند .
همبازی های قدیمی و پیشین هادی ، بله حسین عبدی که به مالزی رفته بود برای آخرین دیدار با نوروزی خودش را رساند .
روز آخر خداحافظی همه ی آبی ها و قرمزها یکی شده بودند ، همگی یک تیم را تشکیل دادند که کاپیتانش هادی نوروزی بود ( روحش قرین رحمت الهی باشد ).
عبدالحمید احمدی و منافهاشمي معاونان وزیر ورزش نیز در جمع تشییع کنندگان پیکر هادینوروزی حضور داشتند.
و خیلی های دیگر که بهت زده ،مشکی پوش و چشم گریان برای خداحافظی آمده بودند.
بلاخره هادی نه با پیراهن شماره ۲۴قرمز ، بلکه آرام و ساکت به همراهی خانواده اش در اتومبیلی که با یک دسته گل سیاه تزیین شده بود وارد ورزشگاه آزادی شد و همه حاضرین و تشییع کنندگان یک صدا می گفتند که :
هادی کجایی، ورزشگاه بیقراره
هادی باید گل بزنه
واویلا، واویلا، شدیم ده نفره
شب تاره،هادی بیقراره، پرسپولیس دیگههادی نداره
نوشته ی پوستر ، روی ماشین حمل پیکر هادی نوروزی نوشته شده بود :
ماه از پرسپولیس رفت
ز هجران تو پرپر می زند دل
ز دل تنگی به هر در می زند دل
چو بلبل در فراق رویت ای گل
به دیوار قفس سرمیزند دل
شروع مهمانی تلخ هادی نوروزی
همین که پیکر نازنین هادی نوروزی می رسد یک راست به سمت یکی از دروازه ها می رود و چرخی درون دروازه می زند بعد به آن نقطه از زمین که همیشه هادی توپ را برای کاشته می کاشت مرسد و همانجا دراز می کشد تا زمین زیر پایش را بوسه بزند ، دور زمین چمن او را می گرداندند اما های هیچ نمی گفت ولی هوادارانش یک صدا فریاد می زدند:
کاپیتان تیمتو بردارو بیا
این گنج نهان در دل خانه پدرم بود
هم بال و پرم بود و همی تاج سرم بود
هرجا که زمن نام و نشانی طلبیدند
هم نام بلندش سند معتبرم بود
همسر هادی ناله و شیون می کرد
همسر کاپیتان اشک می ریخت و می گفت : «دیدید بالاخره به ورزشگاه آزادی آمدم؟ اماای کاش هیچوقت نمیآمدم.هادی من الان کجاست؟ »
اما هادی رفته بود (روحش شاد یادش ماندگار)
شبی از سوز دل گفتم قلم را
بیا بنویس غم های دلم را
گفتا برو بیمار عاشق
ندارم طاقت این همه غم را
بعد از نماز میت کاپیتان را با شعار «خداحافظ کاپیتان باتعصب… خداحافظ» بدرقه منزل جدید کرند.
بعد از ورزشگاه آزادی هادی نوروزی را در ورزشگاه درفشی فر برای وداع و خداحافظی به خاطره هایش بردند و پس از آن در زادگاهش در بابل به خاک سپردند (ان شاالله همنشین عزیز فاطمه زهرا (س) حسین بن علی (ع) باشد )
کنار حوض کوثر منزل نشیند. خداحافظ کاپیتان قهرمان
زدم فریاد خدایا این چه رسمی است
رفیقان را جدا کردن هنر نیست
رفیقان قلب انسانند خدایا
بدون قلب چگونه می توان زیست ؟
یه لحظه دلم خواست صدایت بکنم
گردش به حریم با صفایت بکنم
آشوب دلم به من چنین فرمان داد
در سجده بیفتم و دعایت بکنم
کاش آن شب را نمی آمد سحر
کاش گم در راه پیک بد خبر
ای عجب کان شب سحر اما به ما
تیره روزی آمد و شام دگر
امروز را برای بیان احساس به عزیزت غنیمت شمار
شاید فردا احساسی باشد اما عزیزی نباشد